ایجاد محدودیت در مصارف ، بهینه سازی مصرف در سایه استقرار و پیاده سازی مدیریت مشارکتی آب های زیرزمینی دردشت مرند

درراستای احیای آبخوانها چاره ای جز محدود کردن مصارف به میزان آب قابل برنامه ریزی  بویژه در بخش کشاورزی نیست و در این خصوص عملیاتی چون انسداد چاههای غیرمجاز، جلوگیری از اضافه برداشت انجام میگیرد، این اقدامات همیشه با تنشهای اجتماعی و مسایل و مشکلات فراوانی همراه می باشد و زمانی جواب خواهد داد که اولا خود بهره برداران در این امر همراهی نمایند  هم در مقابل محدودیت های ایجاد شده و کاهش مصارف روبه سیستم های نوین آبیاری و مصرف بهینه اقدام نمایند. که برای این منظور در دشت مرند اقدام به استقرار مدیریت مشارکتی در پایاب چاههای منطقه گردید تا علاوه بر همراهی مردم در اقدامات حفاظتی ، با همکاری خود آنان فعالیتهای مربوط به کاهش مصرف از جمله تغییر الگوی کشت ، اقدامات مصرف بهینه (لایروبی کانالها، لوله گذاری ، روشهای آبیاری و غیره) صورت پذیرد که در این راستا در دشت مذکور اقدامات مناسبی صورت پذیرفت که در گزارش به آنها اشاره خواهد شد.

شرح تجربه 
این پروژه در استان آذربایجان شرقی و در محدوده دشت مرند به عنوان بحرانی¬ترین دشت استان این در حال انجام می-باشد. تعداد چاه¬های موجود در دشت مرند، 545 حلقه چاه عمیق کشاورزی می¬باشد که توسط در 20000 خانوار مورد بهره¬برداری قرار می¬گیرند. تمامی چاه¬های کشاورزی شرکایی بوده و به طور میانگین 40 نفر شرکا دارند. در سال شروع مطالعه سالانه 145 میلیون متر مکعب از طریق این چاه¬های برداشت صورت می گرفت که 65 میلیون متر مکعب آن مازاد برداشت بود.
در راستای احیای دشت مرند اقدامات حفاظتی و محدودیت منابع آبی به اندازه آب قابل برنامه ریزی در بخش کشاورزی نیست و در این منطقه دلیل ایجاد کسری مخزن مازاد برداشت ها است که از طریق چاههای کشاورزی صورت میگیرد، لذا ضمن نصب کنتور، تقلیل منصوبات نیز صورت میگرفت. اجرای این فعالیت ها با تنشها و مشکلات فراوانی از جمله تامین منابع مالی همره است اما در صورتی که خود بهره برداران به اهمیت منابع آب زیرزمینی پی برده و در احیای دشت نقش داشته باشند بهتر میتوانند همراهی نمایند و اقدامات حفاظتی بدون تنش و هدفمند عملیاتی گردند. با این رویکرد شرکت آب منطقه ای دردشت مرند اقدام به انتخاب مشاور جهت استقرار مدیریت مشارکتی در پایاب چاههای دشت مرند نمود که پس از برگزاری جلسات متعدد آگاهی رسانی و حساس سازی مردم منطقه ضمن عمکرد مناسب در اقدامات حفاظتی که اکثرا با هزینه خود بهره برداران صورت گرفت، خود بهره برداران جهت استفاده بهینه از منابع آب محدود شده اقدامات موثری انجام داده اند که خلاصه آنها در گزارش ارائه خواهد شد. نتایج مورد انتظار پروژه در قالب سه محور اصلی زیر در حال پیگیری میباشند:
  1. بهره برداران چاههای دشت پایلوت در برنامه حفاظت منابع آب زیرزمینی مشارکت فعال داشته باشند (همکاری با عوامل گشت و بازرسی،  نصب کنتور هوشمند و تقلیل منصوبات و ...).
  2. بهره برداران چاههای دشت پایلوت برنامه مدیریت آب صرفه جو محور را تهیه و با حمایت بخش های دولتی اجرا کنند.
  3. بهره برداران چاههای دشت پایلوت برنامه به زراعی را تهیه و با حمایت بخش های دولتی  اجرا کنند.
به منظور جلوگیری از افت سطح آب زیرزمینی دشت مرند برنامه عملیاتی لازم در منطقه تهیه و براساس آن نسبت به انجام عملیات و اقدامات اساسی برای جلوگیری از افت سطح آب زیرزمینی دشت مرند در طول چند سال اخیر بعمل آمده که در صرفه جویی مصرف آب زیرزمینی دشت مرند تاثیرات بسیار خوبی داشته است، از آن جمله عبارتند از:
  1. برنامه عملیاتی فرهنگسازی در بین مردم و مسئولین منطقه، بر این اساس امور منابع آب مرند در طول یکسال تنها با برگزاری جلسات متعدد با نمایندگان چاههای کشاورزی، مراجع قضائی و مقامات اجرائی شهرستان و همچنین با نصب بنر در محلهای مراجعه زارعین منطقه، پخش اطلاعیه و آگهی روزنامه ای تلاش خود را جهت تغییر دیدگاه زارعین منطقه در نحوه مصرف آب کشاورزی و صرفه جوئی در مصرف آن و همچنین هموار کردن دیدگاههای مسئولین و مقامات اجرائی و قضائی شهرستان گامهای بلندی در جهت فرهنگسازی بعمل آورده.
  2. بعد از اجرای بند یک اقدام به برچیدن و اصلاح منصوبات غیرمجاز بیش از 384 حلقه چاه عمیق چاه کشاورزی مجاز نموده است بطوری که کلیه اصلاحات با هزینه صاحبان چاهها و بدون تنش خاص اجتماعی انجام یافته و در این زمینه ضمن صرفه جویی در مصرف آب کشاورزی به میزان حدود 35 میلیون مترمکعب از بعد هزینه اجرائی نیز بیش از 250 میلیارد ریال به نفع شرکت صرفه جوئی شده است.
  3. با نصب کنتورهای هوشمند آب و برق در بیش از 480 حلقه از چاههای کشاورزی دشت مرند و انجام کنترلهای مستمر بر روی بهره برداری از آنها ضمن جلوگیری از اضافه برداشت منابع آب زیرزمینی دشت مرند، زمینه روی آوری زارعین منطقه برای اجرای سیستم های آبیاری تحت فشار و کم فشار و همچنین تغییر الگوی کشت از محصولات پر مصرف به محصولات کم مصرف از جمله کاهش چشم گیر کشت گوجه فرنگی و آفتابگردان و توسعه کشت زعفران، گل محمدی و پسته در منطقه انجام یافته و در حال انجام می باشد. ضمناً لوله گذاری مسیر انتقال آب از چاههای عمیق کشاورزی به اراضی پایاب آن در اکثر چاهها انجام یافته که این خود هم در کاهش مصرف منابع آب زیرزمینی دشت مرند بسیار حائز اهمیت می باشد.
  4. اعمال جرائم اضافه برداشت غیرمجاز از چاههای مجاز نیز یکی از اقدامات اساسی امور منابع آب مرند در جهت کاهش مصرف و رعایت مفاد پروانه بهره برداری چاههای کشاورزی منطقه می باشد که با اجرای آن ضمن جلوگیری از بهره برداری زود هنگام از چاههای کشاورزی منطقه، زارعین نسبت به اصلاح مصرف خود اقدام نموده و سعی می کنند با مصرف حداقل آب از اراضی خود بهره برداری نمایند و شامل اعمال جرائم اضافه برداشت نشوند. بطوری که این امر هم باعث روی آوردن زارعین به اصلاح الگوی کشت و اجرای سیستم های آبیاری تحت فشار و کم فشار شده که بسیار امید بخش می باشد.
  5. مطالعه مربوط به تشکیل هیئت امنا و تشکلها در پایاب چاههای مورد مطالعه 
 
زمان و موقعیت جغرافیایی:
پروژه به مدت 30 ماه بوده و در سال 96 شروع و در سال 98 خاتمه می¬یابد. دشت پایلوت مرند شامل سه بخش، 9 دهستان، 45 نقطه روستایی و شهری  و با تعداد حدوداً 540 حلقه چاه کشاورزی می¬باشد. موقعیت جغرافیایی و چاه¬ها و روستاهای محدوده طرح در نقشه¬های ذیل نشان داده شده اند.

تبیین مسائل و چالش‌های پروژه:

  1. عمده مسائل موجود در پروژه در قالب لیست الزامات اجرایی ذیل فهرست شده اند که در راستای حل مسائل و چالش¬های پروژه تهیه شده اند:
  2. فقدان کاداستر کامل اراضی پایاب هر چاه با توجه به پروانه بهره برداری و نظارت بر مصرف آب در محدوده کاداستر
  3. عدم پیش¬بینی سیاستهای تشویقی برای چاههای دارای مصرف بهینه 
  4. عدم ایجاد هماهنگی بین نهادهای محلی در خصوص تعیین الگوی کشت و نحوه تأمین و بهره برداری از منابع آب و خاک
  5. عدم استفاده بهینه از منابع آب سطحی موجود در منطقه (با استفاده بهینه از منابع آب سطح می¬توان کل مازاد برداشت دشت را کنترل کرد)
  6. عدم کنترل آبهای سطحی و پیشگیری از خروج آنها از حوضه برای تغذیه آبخوان و کاربری کشاورزی
  7. عدم اعمال محدودیت در کشت برخی محصولات زراعی با نیاز آبی بالا (یونجه، آفتابگردان، گوجه فرنگی، خیار (صیفی جات)
  8. لزوم ترویج و حمایت فنی و اعتباری از کشت محصولات با مصرف آبی پایین (زعفران، گندم و جو)
  9. لزوم ارتقای روشهای توزیع آب و سیستمهای آبیاری (تأمین بودجه طرحهای الگوی مصرف بهینه آب)
  10. رشد روحیه فردگرایی در خصوص فعالیت¬های کشاورزی حتی به قیمت افزایش هزینه¬های تولید و صرف زمان بیشتر.
  11. ترس از دست دادن استقلال کاری و محدودیت در گزینه¬های انتخابی تولیدی در صورت انجام همکاری با بخش دولتی در خصوص مدیریت منابع آب

مراحل اجرای استقرار مدیریت مشارکتی:

  1. مطالعات پایه و شناخت مشارکت مدار و آماده سازی اولیه دست اندرکاران محلی و تهیهPDM 
  2. برنامه ریزی مشارکتی و تهیه PO , AP.
  3. استقرار الگوی مدیریت مشارکتی آب و نظام بهره برداری متناسب دشت؛ 
  4. اقدامات مربوط به پایداری پروژه و مستند سازی

فرآیندها و روش اجرا:

  1. تهیه ساختار مناسب برای مدیریت مشارکتی در محدوده 540 حلقه چاه کشاورزی
  2. ایجاد ساختار مناسب برای مدیریت مشارکتی در سطح 540 حلقه چاه 
  3. تهیه طرح مدیریت مشارکتی حفاظت آب زیرزمینی در 4 محدوده بناب مرند، دولت¬آباد، کشکسرای و یامچی
  4. اجرای طرح مدیریت مشارکتی برای حفاظت آب زیرزمینی در 4 محدوده بناب مرند، دولت¬آباد، کشکسرای و یامچی
  5. اجرای پایلوت¬های آبیاری صرفه¬جو محور کانال کشی، لوله¬گذاری، و بهزراعی (تهیه مشارکتی دستورالعمل بومی کشت زعفران) در پایلوت¬های منتخب.
  6. تهیه و تنظیم برنامه اشاعه مدیریت مشارکتی برای کل دشت بر اساس نتایج پایلوت¬های انجام شده

حجم و گستره فعالیت:

  • چهار گروه هیئت امنایی در 45 روستا (با محوریت ساختار مدیریتی دشت)
  • چهار پایلوت اجرایی در دو سوی دشت (با محور ساختار مدیریت  در روستا)
  • سه محور فعالیت : فعالیت آب و خاک، بهزراعی، حفاظت از منابع آب
  • تمامی مراحل یک اقدام : مطالعه، طراحی، اجرا (توانمندسازی ، ایجاد ساختار مشارکتی، اجرای پروژه و ...) ،بهره برداری 
  • استمرار تماس با  10 واحد کارفرمایی ( در امور آب و کشاورزی ، اداره برق ، فرمانداری ، نمایندگان بهره برداران 540 چاه)
  • متوسط 40 جلسه در ماه: کارگاهی، نشست، آموزش تخصصی و ... (بیش از 840 جلسه در 24 ماه گذشته)

تجارب جهانی مرتبط :
علی‌رغم اهمیت چالش‌ها و مشکلات مربوط به آب زیرزمینی، حکمرانی آب زیرزمینی در دستور کار تصمیم‌گیران قرار نداشته است. آب زیرزمینی نتوانسته است به جایگاه درخور اهمیت خود در مباحث سیاست آب در سطوح مختلف محلی، ملی یا جهانی دست پیدا کند. در نتیجه، حکمرانی آن همپای تقاضای رو به افزایش و پیشرفت‌های تکنولوژیکی پیش نرفته است. تحلیل بانک جهانی نشان می‌دهد که علی‌رغم مطالعات تحلیلی انجام‌شده و تخصص موجود در زمینه آب زیرزمینی، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های آب زیرزمینی رو به کاهش بوده است. از این گذشته، از میان پروژه‌های تعریف شده، شمار اندکی از آن‌ها شامل مؤلفه‌ حکمرانی آب زیرزمینی بوده‌اند.
یکی از نمونه های موفق مدیریت آب های زیرزمینی در مقیاس محلی، تجربه بدست آمده در ایالت "آندرا پرادش" در کشور هندوستان است. در این ایالت و در قالب یک برنامه جامع، چندین برنامه مختلف به ­منظور حمایت از مدیریت محلی آب زیرزمینی اجرا شــده کــه اصلی­تریــن و مهم­ترین این برنامه‌­ها، مربوط به پروژه سیستم­های مدیریت آب زیرزمینی کشاورزان آندرا پرادش با عنوان اختصاری پروژهAPFAMGS  (Andhra Pradesh Farmer Management Groundwater Systems Project) است. این پروژه در دو محور آموزشی و مشارکتی، تمرکز ویژه ای را برای ارتقای درک فردی و گروهی کشاورزان نسبت به خصوصیات منابع آب زیرزمینی مبذول کرده است.
محور اول بسترسازی و تقویت پایش هیدرولوژیکی مشارکتی توسط کشــاورزان، تسهیم و تقسیم آب بــرای کل حوزه هیدرولوژیکی بر اساس میزان تغذیه موجود است و در آن اندازه¬گیری پارامترهــای کلیــدی هیدرولوژیکی توســط خود کشــاورزان، برای انجــام برنامه¬ریزی جمعی کشت توسط آن¬ها انجام می¬شود.
در محور دوم با ایجاد مدارس آب برای افزایش درک بهره برداران از آب زیرزمینی و روش­های حفاظت از منابع آب و همین­طور آشنایی با تغییر الگوی کشت با مشارکت و مدیریت خود کشاورزان، دانش و مهارت های آنان تقویت و تثبیت می¬شود.
از دستاوردهای عمده این پروژه می¬‌توان به مواردی همچون اصلاح الگوی کشت، بالا آمدن ســطح آب در آبخوان، موفقیت چشمگیر در استفاده از روش¬های آبیاری مناسب¬تر، حفظ رطوبت خاک و روش¬های آبیاری میکرو و بازگشت سرمایه گذاری‌های مالی و افزایش رونق اقتصادی به­دلیل مدیریت بهتر منابع آب زیرزمینی اشاره کرد.
همچنین، مدیریت آب زیرزمینی در روستای هیوره بازار (Hivre Bazaar) واقع در یک منطقه نیمه¬خشک و مستعد خشکسالی در ایالت ماهاراشترا در غرب هند با اقتصاد متکی بر کشاورزی نمونه موفق دیگری از مدیریت مشارکتی و خودکنترلی آب زیرزمینی در سطح محلی محسوب می¬شود. این منطقه سابقه طولانی در زمینه خشکسالی و تخریب خاک داشته است. در ترسـالی‌ها تا 60 درصد اراضی قابل آبیاری بود، اما در نتیجه خشکسالی¬ها این مقدار بــه کمتر از 5 درصد نزول می¬¬یافت.
در سال 1994 تحت رهبری یک هیئت رئیسه مقتدر و مطلع روستا، تصمیمی فراگیر برای منطقه اتخاذ و تلاشی هماهنگ در راستای مدیریت آب زیرزمینی شروع شد. در اولین اقدامات دریک دوره برنامه¬ریزی جامع 5 ساله، حفر چاه جدید برای آبیاری ممنوع شد؛ روی اقدامات حفاظت از آب و خاک در سطح خرد حوضه¬ای مانند احیای جنگل¬ها و جمع¬آوری آب باران تمرکز شد؛ و کشت نیشکر به دلیل مصرف زیاد آب ممنوع شد.
این اقدامات توجه کشاورزان را از رقابت‌های ناکارآمد بر سر منابع کمیاب آب زیرزمینی به سمت حفاظت از آب و تغذیه آبخوان‌های کم¬عمق معطوف کرد. انتخاب مناسب محصولات نیز ارزش محصولات کشت شده را بهبود بخشید. بودجه¬بندی آب در سطح روســتا در ســال 2002 آغاز شد. بر این اساس در سال¬های خشک از کشاورزان خواسته می‌شد تا از سطح کشت خود بکاهند و اولویت کشت خود را به محصولات کم¬مصرف¬تر بدهند. نتایج این اقدامات بسیار ملموس هستند. درآمد خانوار به طور قابل توجهی (به طور متوسط سالانه 500 دلار) افزایش یافته و ارزش اراضی این منطقه نیز رشد بالایی داشته است. برگشت¬پذیری نسبت به خشکسالی و امنیت درآمد نیز افزایش یافت. اراضی نامطلوب احیاء شده و بهره¬ور شدند.
توجه به نتایج چشمگیر بدست آمده از مدیریت مشارکتی آب های زیرزمینی که متکی به قائل شدن حق مالکیت آب و زمین برای کشاورزان است، گویای این مهم است که تنها بستن چاه های غیرمجاز و یا کنترل و تعدیل پروانه بهره برداری چاه های مجاز از سوی سیستم مدیریتی دولتی نمی¬‌تواند تأثیرات کافی برای بازگشت تعادل به آبخوان را ایجاد نماید و لازم است با نهادسازی اصولی و تقویت این نهادها از طریق حمایت¬های غیرمستقیم، مهارت آموزی، تغییر قوانین و بسترسازی، فرهنگ¬سازی و اعتماد به مردم مدیریت استفاده و مسئولیت حفاظت از منابع آب زیرزمینی را در یک فرایند حساب شده و تدریجی به خود بهره برداران سپرد.
سیستم¬های طبیعی و اجتماعی هر کدام از سطوح بالایی از پیچیدگی دارند و در صورت ترکیب شدن، همانند مدیریت منابع طبیعی، مقادیر پیچیدگی به طور چشمگیری افزایش می یابد. مسائل پیچیده تر دیگر این است که افراد وقتی خواستار گذار از نظم و انضباط موجود خود هستند، اطلاعاتی را که ممکن است ناشی از انواع داده¬ها و تحلیل¬های نا آشنا باشد، ارزیابی می¬کنند. سیستم دینامیکی یک روش است که بر رفتار سیستم از طریق توسعه و توضیح روابط علی متمرکز شده و به این ترتیب آن را یک پل ایده آل در سراسر رشته¬ها می¬داند. علاوه بر این به دلیل تمرکز بر روی روابط علی، روند ساخت یک مدل پویایی سیستم، مردم را در مورد عناصر هم افزایی که بازخورد و تاخیر در یک سیستم ایجاد می کنند، تعلیم می¬دهد. در پروژه¬ای در کشور ایالات متحده امریکا، مدل سازی پویایی سیستم مشارکتی برای گروهی از مدیران و کاربران آب به منظور بهبود همکاری و افزایش فهم علمی و مدیریت درازمدت در آینده از منابع آبخیز در حوضه پالئاوس واشنگتن معرفی شد. این گروه ابزار قابل مشاهده¬سازی منابع آب زیرزمینی پالئاوس را ایجاد کرد تا دیگران بتوانند در مورد ساختار زیربنایی، رشد و تغییرات رفتار فردی در مورد رفتار مصرف آب یاد بگیرند.
مدیریت منابع طبیعی زمانی به طور فزاینده¬ای پیچیده می¬شود که نهادهایی که متولی مدیریت منابع آب هستند، در پی ارزش گذاری عمومی در فرآیند تصمیم گیری و مشارکت در انواع تشکل¬هایی باشند که به منظور آموزش و ارزیابی نگرش عمومی تلاش می¬کنند. نتایج تجارب پالئوس نشان داد هدایت این جریان به سمت مشارکت هر چه بیشتر عموم مردم، عدم اطمینان علمی در مورد منابعی است که می تواند مردم را با اعمال قانونی و سیاسی ناشی از ناتوانی در مدیریت نهادها به صورت دو قطبی درآورد.
با توجه به پیچیدگی توضیح اغلب اطلاعات علمی و برتری چشمگیر ارزش¬های اجتماعی، سازمان¬ها و جوامعی مانند حوضه پالئاوس از فرایندهای مدل سازی مشارکتی استفاده می¬کنند که از پویایی سیستم¬ها برای ایجاد یک رابطه شفاف ما بین مبانی علمی، گزینه¬های سیاسی، نگرانی¬های اجتماعی و دانش محلی استفاده می¬کند. این فرآیند از اصول علمی، آزمایش فرضیه¬ها و نتایج روشن فرضیه¬ها استفاده می¬کند.
پویایی سیستم¬ برای کمک به پیچیدگی مدیریت آب استفاده شده است در حالی که مدل¬های هیدرولوژیکی به طور سنتی با سیستم¬های نرم افزاری مانند Modflow یا Riverware طراحی شده¬اند. MODFLOW برای مثال، اولین بار توسط USGS در سال 1984 منتشر شد، یک مدل آبهای زیرزمینی سه بعدی است که معادلات دیفرانسیل مختلف جریان را با استفاده از تکنیک¬های اختلاف محدود حل می¬کند. Riverware شبیه سازی حوضه¬های رودخانه و مخازن با استفاده از یک بانک اطلاعاتی از الگوریتم¬ها و حل کننده¬ها است که به کاربر اجازه می¬دهد تا یک مدل شبکه حوضه بهینه سازی شده برای هر یک از سیستم های فیزیکی ساخت و ساز و سیاست¬های اجرایی آب سطحی ایجاد کند. این مدل¬های هیدرولوژیکی به دانشمندان کمک می¬کنند تا ذخیره و حرکت آب در سیستم¬های آبخوان یا رودخانه را درک کنند و می¬توانند اثرات پمپاژ از چنین سیستم¬هایی را در بر بگیرند اما مسائل اجتماعی و اقتصادی که بر میزان تقاضا تأثیر می¬گذارند را در بر نمی¬گیرد.
نرم افزار دینامیک (پویایی) سیستم به طراحان اجازه می¬دهد تا از اطلاعات آماری مطالعات هیدرولوژیکی استفاده کرده و سپس ارتباط بین سیستم هیدرولوژیکی و دیگر جنبه¬های سیستم مانند اقتصاد، رشد، حفاظت و دیگر پارامترهای غیر فیزیکی سیستم را مدل کند. در این راستا کاربران مدل¬سازان و مدل¬ها می¬توانند بهتر درک کنند که چگونه تغییر در یک نوع پارامتر بر انواع دیگر پارامتر تأثیر می¬گذارد. علاوه بر این، شبیه¬سازی پویایی سیستم را می-توان در عرض چند ثانیه انجام داد تا کاربران بتوانند چندین سناریو «در خصوص تغییرات هر پارامتر» را در یک دوره کوتاه مدت بررسی کنند. در این راستا کاربران مدلسازان و مدل ها می توانند بهتر درک کنند که چگونه تغییر در یک نوع پارامتر بر انواع دیگر پارامتر تاثیر می گذارد. علاوه بر این، شبیه سازی پویایی سیستم را می توان در عرض چند ثانیه انجام داد تا کاربران بتوانند چندین سناریو «چه چیزی را» در یک دوره کوتاه مدت بررسی کنند. دانشگاه آیداهو، PBAC و گروه (CAG)، نمایندگان وزارت محیط زیست واشنگتن و اداره منابع آب آیداهو و شهروندان محلی درگیر پروژه ی آزمایشی برای کشف و استفاده از مدل سازی مشارکتی برای کمک به تصمیمات مدیریت منابع آب بودند. این پروژه با نخستین کارگاه خود در ماه مارس 2008 آغاز شد. در پایان یک سال اجرای پایلوت پروژه، PBAC موافقت کرد تا یک سال دیگر همکاری کند تا این گروه بتواند سیستم را عمیق تر بررسی کرده و یک ابزار آموزشی ایجاد کند که می تواند برای سیاست گذاران و مردم فراهم شود. این مدل طی دو سال توسعه یافته و ترکیب پارامترهای تأمین آب زیرزمینی، مسائل مربوط به تقاضا و ملاحظات سیاسی بالقوه برای حفاظت و منابع آب جدید است. ساختمان مدل به دنبال روندی مشخص بود که شامل تشکیل کارگاه¬ها و ساخت مدل از بطن کارگاه ها بود. مدلسازان شبیه سازی درک خود را از نگرانی¬های بیان شده ذینفعان در جلسات گروه به وجود آوردند. 
سپس گروهی با یک مدل شبیه سازی به گروه بازگشتند. این فرایند به دنبال روش علمی تولید و تست فرضیه¬¬ها و پیروی از پارادایم "شبیه¬سازی سریع و غالب" بود که توسط «بیل و فورد» بیان شده بود. این مدل با ورود و تفسیر هر جلسه که با بحث در مورد نتایج شبیه سازی فعلی مطرح شد، توسعه یافت. این فرآیند، اعضای گروه را تشویق کرد تا بسیاری از سئوالاتی را که اغلب از طرف بهره¬برداران محلی مطرح شده بود، بررسی کنند. همچنین این مدل با کشف مدلهای ذهنی فرد به فرد مشارکت¬جویان در کارگاه¬ها، کمک کرد تا موضوعات مربوط به آب را در حوضه مورد مطالعه به دست آورند. ماهیت تکرار زیاد و ممارست موجود در این فرآیند به ارتقای دید مردم محلی و مسئولین از مشکلات موجود در حوزۀ آب و دستیابی به راه¬حل¬های بالقوه از طریق بحث و گفتگو، به توسعه این مدل کمک می¬کند. در این خصوص عمده سئوالاتی که در خصوص منابع آب زیرزمینی پالئاوس مطرح می شد شامل موارد ذیل بود:

  • چقدر آب در آبخوان حوضه آبخیز پالئاوس وجود دارد؟
  • چه زمانی به پایان می رسیم؟
  • آیا حفاظت از آبخوانها به معنای این است که نمیتوانیم جوامعمان را رشد دهیم؟
  • چه نوع از مشاغل و بیزینس¬هایی را می توان در حوضه پالئاوس داشت؟
  • چرا نمی توانیم یک مخزن ذخیره آب بسازیم؟
  • چرا نمی توان از آب سطحی استفاده کرد؟
  • چه کسی استفاده از آب را کنترل می کند؟

در نهایت این مدل منجر به تولید و همچنین بازتولید یک چرخه مشارکتی ناشی از اعتماد به بدنه دولتی مشوق مشارکتی شده و هسته اصلی مدیریت مشارکتی و تصمیم¬سازی در خصوص نحوه مدیریت منابع آب به وجود می¬آید. ظاهر امر به گونه¬ایست که در ایتدای امر تعداد مشارکت جویان در کارگاه¬ها بیشتر بوده و به مرور زمان از تعداد انان کاسته می¬شود که می¬توان آن را به عنوان بخشی از "خستگی از ملاقات" تلقی نمود. اما تشکیل هسته ذینفعان تصمیم¬ساز و دینفوذ می¬تواند با ایجاد لینک¬های ارتباطی با مدلسازان و بخش دولتی، به مرور اعتماد از دست رفته به مبانی علمی و بی طرفی مدلسازان و شفافیت پروژه را ترمیم نماید.

نتایج 

  1. تأسیس 4 هیئت امنای بخش  متشکل از 45 روستا،  یک شهر و 540 حلقه چاه
  2. طرح ریزی مشارکتی لاینینگ 4 رشته نهر سنتی به طول مجموع 20 کیلومتر
  3. طرح¬ریزی مشارکتی مدیریت تلفیقی رودخانه، سد بناب و آب زیرزمینی
  4. کاهش مصرف آب بر اساس خاموشی منظم و برنامه¬ریزی شده چاه¬ها  
  5. برگزاری جلسات کارگاهی با مسئولین مدیریت توزیع برق شهرستان و استان و توافق در زمان و نحوه خاموشی چاه¬ها
  6. امضای توافقنامه بین هیأت امناهای دو بخش و مدیریت توزیع برق شهرستان
  7. امضای 95 تفاهم نامه همکاری چاهها با شرکت توزیع برق شهرستان(صرفه جویی 5/5 میلیون متر مکعب در سال در اثر اجرای این برنامه)
  8. عملیاتی نمودن برنامه خاموشی چاهها و نظارت بر اجرای آن
  9. اجرای برنامه همکاری مشترک با اکیپ گشت و کنترل امور آب

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی
برنامه ریزی با محور مدیریت دشت:
هیئت امنای بخش 1: بخش یامچی در قالب فعالیت های هیئات امنایی ( شامل 6 روستا با 116 چاه)
هیئت امنای بخش 2: اقدامات انجام یافته در بخش کشکسرای در قالب فعالیت های هیئت امنایی (شامل 13 روستا با 158)
هیئت امنای بخش 3: دهستان و شهر بناب با 3 روستا و یک شهر 103 چاه
هیئت امنای بخش 4: دهستان دولت آباد و سایر روستاهای بخش مرکزی با 10 روستا 163 چاه
1. برنامه ریزی مشارکتی هیات امنای بخش ها:

  • تعیین نمایندگان روستاها جهت عضویت در هیئات امنای بخش
  • استمرار جلسات مشترک تعامل با نهاد های ذیربط دولتی
  • برنامه ریزی کاهش مصرف آب در قالب برنامه خاموشی چاهها
  • استمرار همکاری با اکیپهای گشت و بازرسی و اعلام آمادگی برای انجام وظایف اکیپ مذکور
  • برنامه ریزی در جهت ثبت تشکلهای قانونی
  • تعیین نماینده جهت عضویت در شورای حفاظت از منابع آب استان
  • اقدام در جهت تشکیل هیئت امنای دشت

2. اقدامات حفاظتی و بهره برداری:

  • تقلیل منصوبات غیرمجاز چاههای مجاز دارای اضافه برداشت به تعداد 384
  • تهیه و نصب کنتور هوشمند به تعداد 480
  • خاموشی کل موتورهای 16 چاه بصورت یک روز در هفته در یک روستا (اواسط بهار تا اوایل پاییز)
  • خاموشی چاهها در مواقع بارندگی
  • امضای 95 تفاهم نامه همکاری چاهها با شرکت توزیع برق شهرستان 
  • صرفه جویی 5/5 میلیون متر مکعب در سال در اثر اجرای این برنامه

تقدیر و تشکر:
از کلیه بهره برداران و ذینفعان (صاحبان چاهها)، ذیمدخلان (دستگاه های اجرایی شامل ائمه محترم جمعه، تشکیلات قضایی، فرمانداری، بخشداریها، ادارات جهاد کشاورزی، تعاون روستایی، برق و ... نهایت تشکر و قدردانی می شود. که در طول پروژه واقعا نهایت همکاری و استقبال گرم را از پروژه داشته اند.

  تاریخ ثبت : 24 شهریور 1399
 پشتیبانی گروه دیبا
 609