بهره وری از فاضلاب و پساب های بهداشتی و صنعتی در جنگل کاری و توسعه فضای سبز در مناطق خشک از طریق انتخاب گونه های چوبی مناسب
استفاده روزافزون منابع آبی در بخش خانگی و صنعت و تبدیل آن به فاضلاب بویژه در مناطق شهری، یکی از مهمترین معضل مدیریت شهرها و بویژه شهرهای بزرگ است. برآوردها نشان میدهد که در مناطق شهری روزانه حداقل 200 لیتر فاضلاب به ازای هر نفر تولید میگردد، در صورتی که 50 درصد از جمعیت کشور از امکانات مربوط به جمعآوری و تصفیه فاضلاب برخوردار باشند، سالانه بالغ بر 8/2 میلیارد متر مکعب فاضلاب جمع آوری و امکان بالقوه ای را برای بهره برداری مجدد از آب ناشی از تصفیه آن برای امور مربوط به کشاورزی و منابع طبیعی فراهم میگردد. رهاسازی فاضلابها در سطح زمین و یا نفوذ به اعماق زمین و به دنبال آن آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی، باعث آلودگی محیط زیست گردیده و تخریب منابع طبیعی را به همراه خواهد داشت. یکی از مناسبترین روشهای کاهش آلودگی ناشی از وجود فاضلاب، تصفیه و استفاده مجدد از آن در بخشهای کشاورزی و منابع طبیعی است. معرفی گونههای گیاهی مناسب و بویژه گونههای چوبی که ضمن تحمل شرایط سخت محیطی، از عملکرد بالایی در ترسیب کربن و بهبود شرایط زیست محیطی و همچنین تولید اقتصادی چوب و یا فراوردههای جانبی برخوردار باشند، دارای اهمیت زیادی است. با هدف بررسی زندهمانی و عملکرد رویشی گونههای چوبی در شرایط آبیاری با فاضلاب و پساب شهری، آزمایشی در شرایط آبیاری با پساب تصفیه خانه فاضلاب شهر یزد انجام شد. آزمایش با کاشت گونههای چوبیEucalyptus camaldulensis, Eucalyptus microtheca, Elaeagnus angustifolia Tamarix aphylla, Melia azedarach, Pinus eldarica, Populus euphratica, Populus alba, ×Populus euphratica Morus alba, Ailanthus altissima, و Cupressus sempervirens اجرا شد. برای ارزیابی تاثیر استفاده از پساب بر زندهمانی و رشد گونههای کشت شده در پایان سال ششم پس از کاشت، صفاتی نظیر میزان زندهمانی، ارتفاع، قطر متوسط تاج، حجم تاجپوشش، قطر یقه، قطر برابر سینه و ضریب قدکشیدگی، مورد توجه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در بین گونههای کشت شده P. eldarica با 100 درصد زندهمانی، بالاترین میزان را به خود اختصاص داد، هرچند اختلاف معنیداری با گونههایی چون E. camaldulensis, E. microtheca M. azedarach, و M. alba نشان نداد. در مقابل در تمامی شاخصهای رشد، T. aphylla مناسبترین وضعیت را نشان داد، هرچند در بسیاری از شاخصها با برخی از گونهها، اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتایج بدست آمده نشان داد که با توجه به زندهمانی، رشد و ضریب قدکشیدگی مناسب گونههای E. angustifolia, E. camaldulensis, M. azedarach, P. eldarica, P. euphratica, microtheca, E. نسبت به سایر گونههای مورد آزمایش، میتوان از این گونهها در شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک و بوسیله آبیاری با پسابهای صنعتی و خانگی و با هدف بهرهبرداری اقتصادی و بهبود شرایط زیست محیطی، استفاده نمود.
شرح تجربه:
به دلیل اهمیت بهره برداری زیست محیطی و اقتصادی از آب ناشی از تصفیه فاضلاب های بهداشتی و صنعتی، جنگل کاری با گونه های چوبی مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است. این امر ضمن کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از تخلیه فاضلاب ها و یا پساب ها در محیط، در مصرف آب های متعارف، صرفه جویی و بهره وری مصرف آب بهبود خواهد یافت. اگر 50 درصد از جمعیت 80 میلیونی کشور را برخوردار از امکانات لازم برای جمعآوری فاضلاب بدانیم، بالغ بر 8/2 میلیارد متر مکعب فاضلاب در سال در کشور جمعآوری میشود. دادههای بدست آمده نشان میدهد که برای هر هکتار جنگلکاری نیاز به حدود 8000 متر مکعب فاضلاب یا پساب در سال میباشد. با این شرایط امکان جنگلکاری در سطحی حدود 350 هزار هکتار در حاشیه عمدتاً شهرها وجود دارد. تنوع شرایط اکولوژیکی، عامل موثری بر انتخاب گونههای گیاهی برای جنگلکاری در این شرایط است.
زمان و موقعیت جغرافیایی:
از اراضی و پساب تصفیهخانه فاضلاب شهر یزد با مختصات جغرافیایی 31 درجه و 54 دقیقه عرض شمالی و 54 درجه و 24 دقیقه طول شرقی و ارتفاع از سطح دریا 1230 متر به مدت 6 سال از سال 1391 تا 1396 استفاده گردید. منطقه دارای اقلیم فرا خشک سرد بوده و از بارندگی متوسط 60 میلی متر در سال برخوردار است. کمینه و بیشینه مطلق دما به ترتیب 8/10- و 6/45 درجه سانتیگراد به ثبت رسیده است.
تبیین مسائل و چالشهای پروژه:
حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آلودگی آن از یک سو و لزوم استفاده مجدد از آب به سبب محدودیت در منابع آبی از سوی دیگر باعث شده است که امروزه تصفیه فاضلابهای بهداشتی و صنعتی برای استفاده مجدد از اهیمت خاصی برخوردار شده و توجه بسیار ویژهای را به سوی خود جلب نماید. یکی از مناسبترین روشهای کاهش آلودگی ناشی از وجود فاضلابها در محیط، تصفیه و استفاده مجدد از آن در بخشهای کشاورزی و منابع طبیعی است. این امر ضمن رونق اقتصادی از طریق تولید محصولاتی چون چوب و سایر فراوردهای گیاهی بهبود شرایط زیست محیطی از طریق توسعه فضای سبز و ترسیب کربن را به همراه خواهد داشت.
مراحل اجرا:
- ایجاد نهالستان و تولید پایه های بذری و رویشی (از طریق قلمه)
- انتخاب سایت، تسطیح و آماده سازی به مساحت تقریبی 2 هکتار
- آبرسانی و اجرای سیستم مناسب برای آبیاری
- غرس نهال ها و مراقبت های لازم برای استقرار مناسب
- آمار برداری سالانه از درصد استقرار و شاخص های رویشی
- انجام هرس و سایر مراقبت های لازم از جمله حذف علف های هرز
فرایندها و روش اجرا:
گونه های درختی انتخاب شده شامل دو گونه اکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis Dehns., Eucalyptus microtheca F. Muell.) سنجد (Elaeagnus angustifolia L.)، گز شاهی (Tamarix aphylla L.)، سنجد تلخ (Melia azedarach L.)، کاج تهران (Pinus eldarica Medw.)، پده (Populus euphratica Oliv.)، هیبرید صنوبر ( Populus alba L. ×Populus euphratica Olive. )، توت (Morus alba L.)، سرو (Cupressus sempervirens L.) و عرعر (Ailanthus altissima Mill) بود. نهالهای یکساله تولید شده در بهار سال 1392 کاشته شدند. درصد زندهمانی، ارتفاع، قطر متوسط تاج، قطر تنه در فاصله ده سانتیمتری سطح خاک و همچنین قطر برابر سینه و در نهایت ضریب قد کشیدگی به عنوان مهمترین ویژگی گونه های کاشت شده، مورد توجه قرار گرفت.
حجم تاج پوشش هر یک از درختان با استفاده از رابطه ذیل محاسبه گردید (Ponce-Hernandez et al., 2004).
V متوسط حجم تاج پوشش (m3)، Ab سطح مقطع درخت یا سطح تاج پوشش (m2)، H متوسط ارتفاع (m) و Kc معادل 5463/0
ضریب قدکشیدگی یا لاغری که با تقسیم ارتفاع درخت به قطر برابر سینه (h/d) محاسبه گردید (چرکزی و همکاران، 1395).
با هدف بهبود شرایط محیطی برای استقرار بیشتر گونههای کاشت شده، ابتدا هر 10 روز یکبار و در ادامه هر ماه یکبار درختان بوسیله پساب آبیاری شدند. درختان به فاصله 3×3 متر و در داخل جوی هایی به عمق 40 و پهنای 40 سانتیمتر کاشت گردیدند. برخی از درختان مثل پده، سنجد، سنجد تلخ و کاج نیاز به هرس فرم داشتند که این مهم بصورت سالانه و از طریق حذف شاخههای فرعی در ابتدای بهار هر سال انجام شد. درختان بطور متوسط سالانه با 7 متر مکعب (برای 8 ماه به فاصله 15 روز یکبار) پساب، آبیاری شدند. به عبارتی برای آبیاری گونههای معرفی شده، سالانه حدود 8000 متر مکعب در هکتار پساب مصرف شد که میتوان براوردی از میزان تبخیر و تعرق سالانه جنگلکاری بوسیله گونههای ذکر شده را در شرایط آبیاری با فاضلاب و یا پساب ارائه نمود.
تجارب جهانی مرتبط:
در صورتی که فاضلاب از آلودگی زیستی برخوردار نباشد، گیاه پالایی به عنوان یک روش موفق برای حذف عناصر سنگین و تصفیه فاضلاب نیز معرفی شده که از این طریق میتوان هزینههای تصفیه فاضلاب را به حداقل رساند. کاشت گونههای چوبی برای حذف عناصر سنگین، بهبود شرایط زیست محیطی از طریق ترسیب کربن و تولید چوب و رونق اقتصادی صنایع وابسته، از مزیت های مهم استفاده از فاضلاب و یا پسابهای بهداشتی و صنعتی است. علیرغم مزیت برتر برخی از گونههای چوبی و از جمله گونههای تندرشد برای جنگلکاری در شرایط آبیاری با فاضلاب و یا پساب، عوامل محدود کنندهای چون شوری آب و خاک، میزان تحمل به ترکیبات محدود کننده رشد و عناصر سنگین موجود در فاضلاب و نوسانات شدید روزانه و فصلی دما، انتخاب آنها را برای کاشت در چنین شرایطی و بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، محدود مینمایند. مقاومت به تغییرات رطوبت خاک، به میزان املاح موجود و عناصر سنگین تجمع یافته در خاک بویژه نمک، به میزان شوری آب، به نوسانات دمایی و کمی رطوبت موجود در هوا و مقاومت در برابر وزش بادهای شدید از جمله عواملی هستند که در انتخاب گونههای گیاهی بسیار موثر هستند (Alcorn et al., 2008). هرچند راهکارهای متعددی برای بهبود مقاومت گونههای مختلف ارائه شده است، با این وجود در مراحل اولیه کاشت، میبایست نتایج ناشی از آزمایشهای سازگاری را مد نظر قرار داد. انتخاب گونه مناسب که ضمن دارا بودن مقاومت به شرایط اقلیمی منطقه، واکنش مثبت به آبیاری با فاضلاب و یا پساب را نشان داده و از سرعت رشد بالایی برای تثبیت کربن بیشتر، برخوردار باشد، دارای اهمیت زیادی است. گونههای سازگار باید ضمن دارا بودن کارایی بالا در جذب عناصر سنگین و تصفیه خاک، امکان بهرهبرداری اقتصادی از فاضلاب و یا پسابها را نیز فراهم نمایند. در بین گونههای درختی، گونههای تندرشد میتوانند بهعنوان گونههای موثر در حذف آلودگی خاک ناشی از وجود عناصر سنگین مورد استفاده قرار گیرند (Adler et al., 2008). این گیاهان توان بالایی در تولید چوب دارند که امکان بهرهبرداری از آنها در صنایع چوب، بسیار زیاد است. در این زمینه،Wafaa and Taisan (2009) گزارش کردهاند که گونههای تندرشد و از جمله گز میتوانند در کاهش آلودگی فلزات سنگین خاک (آهن، مس، منگنز، سرب، روی، کادمیوم و نیکل) که با آبیاری با پسابهای صنعتی به وجود میآیند، موثر باشند. Din Ahmad و همکاران (2018) گزارش کردهاند که Eucalyptus camaldulensis در میان گونههای مورد آزمایش در جذب آرسنیک انباشته شده در خاک، برتری داشته است. آنها بالاترین میزان تجمع آرسنیک را در ریشه این گیاه گزارش کردهاند. با این شرایط به نظر میرسد بیشترین تجمع عناصر سنگین در ریشه گیاه و بعد از آن در شاخهها اتفاق میافتد که با برداشت مکرر از چوب میتوان از آنها بهعنوان تصفیه کننده طبیعی، بهره جست. با توجه به اهداف فوق و وجود مقدار قابل توجهای فاضلاب و پساب در تصفیهخانههای فاضلاب در سطح کشور، اجرای طرح تحقیقاتی برای معرفی گونه یا گونههای چوبی سازگار، بویژه برای شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک ضرورت دارد. سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور (1371) میزان سرانه تولید فاضلاب را 75 تا 150 لیتر در روز گزارش و بیان نموده است که 80 تا 90 درصد از آب مصرفی در مصارف بهداشتی- انسانی به فاضلاب بهداشتی تبدیل میشود. با توجه به رشد شهرنشینی در کشور و توسعه صنایع پر آبخواه، تولید سرانه فاضلاب به 220 لیتر در روز افزایش یافته است. این رقم برای تهران 220 لیتر در روز گزارش شده و برای جمعیت 11 میلیون نفری معادل 850 میلیون متر مکعب در سال برآورد شده است (شرکت آب و فاضلاب تهران، 1398).
نتایج:
نتایج مربوط به درصد زندهمانی و عملکرد رویشی گونههای چوبی کشت شده در شرایط آبیاری با پساب تصفیهخانه فاضلاب شهر یزد مورد توجه قرار گرفت (راد و همکاران، 1395). شکل 1 دورنمایی از استقرار و رشد برخی از گونهها را در سال سوم پس از کاشت نشان میدهد. از نظر میزان استقرار، برتری با کاج با 100 درصد زندهمانی بود. علیرغم استقرار بسیار مناسب کاج، تفاوت معنیداری بین این گیاه با سنجد تلخ (92/97 درصد)، اکالیپتوس کامالدولنسیس (81/86 درصد) و اکالیپتوس میکروتکا (19/88 درصد) مشاهده نگردید. صالحی و همکاران (1387) در مطالعه خود از کاج تهران به عنوان یک گونه مناسب برای تثبیت عناصر سنگین خاک یاد کرده و اشاره داشتهاند که درختان کاج 15 ساله آبیاری شده با فاضلاب، در صفات رویشی مورد بررسی از برتری، نسبت به درختان آبیاری شده با آب معمولی برخوردار بودند. با این شرایط میتوان کاج را به عنوان یک گونه مناسب جهت کاشت در شرایط آبیاری با فاضلاب و پسابهای صنعتی و خانگی و همچنین شرایط اقلیمی خشک معرفی نمود، هرچند ممکن است از رشد زیادی نسبت به گونههای برگپهن برخوردار نبوده و بازده تولید چوب در آن طولانیتر باشد. زندهمانی بالای این گونه در پایان سال ششم پس از کاشت به همراه سایر شاخصهای مثبت در تثبیت عناصر سنگین موجود خاک که توسط پژوهشگران دیگر گزارش شده است، عواملی هستند که این گونه را به عنوان یکی از گونههای برتر برای جنگلکاری در شرایط آبیاری با فاضلاب و یا پسابها معرفی میکند. ضمن اینکه به دلیل مقاومت بالا و کم بودن تلفات در مراحل اولیه استقرار (ناشی از بروز تنشهای محیطی)، هزینههای مربوط به کاشت و استقرار آن کمتر بوده و بهرهوری استفاده از پساب را در آبیاری بهبود میبخشد. تفاوت شاخص پژوهش انجام شده با سایر پژوهشها، در مقایسه گونههای چوبی متفاوت با یکدیگر و همچنین آبیاری گونهها با فاضلاب از زمان کاشت و ابتدای امر میباشد (شکل 2).
از گونههایی که درصد زندهمانی پایینی را نشان داد، هیبرید صنوبر بود. علیرغم استقرار بسیار خوب این گونه (در حد 100 درصد) در سالهای اول و دوم و همچنین رشد فوقالعاده آن (شکل3)، به دلیل حمله لارو سوسک چوبخوار صنوبر (Melanphila picta Pall)، بسیاری از پایهها دچار آسیب گردیدند. کمبود آب و بروز تنش خشکی در تابستان به دلیل کاهش دسترسی گیاهان کشت شده به پساب، عامل اصلی حمله این آفت بود. به نظر میرسد، این هیبرید از نیاز آبی بالایی برخوردار بوده و تحمل آن در برابر خشکی خاک اندک باشد، هرچند تحمل بالای آن نسبت به تنش شوری گزارش و آن را مناسب برای کاشت در عرصههای شور دانستهاند (کلاگری و همکاران، 1396). در شرایطی که دسترسی به فاضلاب و یا پساب در حد کافی بوده و امکان آبیاری این گونه بصورت پیوسته و با برنامهریزی باشد، به دلیل سرعت رشد فوق العاده و مقاومت به شوری آب و خاک، میتواند به عنوان یکی از گونههای بسیار مناسب برای ترسیب کربن به دلیل رشد سریع و همچنین تولید چوب معرفی نمود. مزیت پژوهش انجام شده نسبت به سایر پژوهشها، کاشت آن در شرایط آبیاری با فاضلاب و عملکرد فوق العاده آن به دلیل سازگاری به شرایط آبیاری با فاضلاب است.
علیرغم پایین بودن درصد زندهمانی نهالهای گز شاهی در مقایسه با دیگر گونههای مورد بررسی، این گونه در تمامی شاخصهای رشد، مثل ارتفاع درخت، قطر تاج پوشش، قطر یقه و قطر برابر سینه و حجم تاجپوشش از برتری نسبی برخوردار بود. عدم وجود اختلاف معنیدار برخی دیگر از گونهها با گز شاهی در اراتباط با پارامترهای اندازهگیری شده، میتواند سازگاری این گونهها را تحت آبیاری با فاضلاب و پساب شهری نشان دهد. پایین بودن میزان استقرار نهالهای مربوط به گز را میتوان به نحوه کاشت آنها مربوط دانست. در این تحقیق به جای کاشت مستقیم قلمه و یا استفاده از نهال های گلدانی، از نهالهای حاصل از قلمههای ریشهدار شده و به عبارتی ریشه لخت، استفاده گردید.
با توجه به نتایج، اکالیپتوس کامالدولنسیس از گونههای تندرشدی است که میتواند در شرایط آبیاری با فاضلاب جهت توسعه فضای سبز، ترسیب کربن و تولید چوب مورد استفاده قرار گیرد. نتایج بررسیهای انجام شده در زمینه سازگاری این گونه و پرووانانسهای دیگر اکالیپتوس در شرایط آبیاری با پساب تصفیهخانه فاضلاب یزد، این موضوع را به اثبات رساند (راد و همکاران، 1393). مقاومت بسیار خوب گونههایی از اکالیپتوس و بویژه اکالیپتوس کامالدولنسیس به مواد موجود در فاضلاب از جمله عناصر سنگین باعث شده است تا سطح زیر کشت آنها بوسیله آبیاری با پسابهای شهری و صنعتی افزایش یابد (Al-Jamal et al., 2002). Stottmeister و همکاران (2003) بیان داشتهاند که برخی از ترکیبات مضر در فاضلاب میتوانند عامل توقف رشد و حتی مسمومیت گیاهان باشند، در این رابطه گونههای تندرشد درختی مثل گز و اکالیپتوس کامالدولنسیس از مقاومت بالایی برخوردار و مناسب کشت در شرایط آبیاری با فاضلاب میباشند. در این رابطه Din Ahmad و همکاران (2018) بر جذب عناصر سنگین موجود در خاک مثل آرسنیک توسط گونه تندرشد اکالیپتوس کامالدولنسیس تاکید داشتهاند. وجود عناصر سنگین در هوا و خاک از عوامل موثر بر کاهش رشد و عملکرد گیاهان بوده و به عنوان یک تنش جدی در مناطق آلوده، مطرح میباشد. گونههای گیاهی که توانایی تحمل این شرایط را داشته و بتوانند عناصر سنگین را از خاک برداشت نمایند، برای جنگلکاری در مناطق آلوده در اولویت هستند. پتانسیل بالای این گونه در تولید چوب همراه با برداشت عناصر سنگین از خاک، اولویت کاشت این گونه را در مناطق اقلیمی مستعد و از طریق آبیاری با فاضلاب و پساب روشن نموده است.
از گونه های پهن برگ دیگری که در این آزمایش ضمن برخورداری از درصد زندهمانی بالا، دارای رشد و عملکرد مطلوبی بودند، میتوان به سنجد تلخ، پده، سنجد، توت و اکالیپتوس میکروتکا اشاره نمود. نتایج بدست آمده از این پژوهش با نتایج دیگر محققین روی گونههای ذکر شده، مطابقت دارد. دیگر محققین از پده، توت، سنجد تلخ و گونههای مختلف اکالیپتوس به عنوان گونههای مورد آزمایش در شرایط آبیاری با فاضلاب و پساب یاد کردهاند (Adler et al., 2008; Ashfag et al., 2009; Sarwar et al., 2015; Pandey et al., 2011; Minhas et al., 2015)، آنها رشد بهتر گونههای ذکر شده را در شرایط آبیاری با فاضلاب و پساب نسبت به شرایط آبیاری با آب معمولی مورد تاکید قرار دادهاند. با این شرایط میتوان اذعان نمود که به دلیل وجود عناصر غذایی متعدد و کافی در فاضلابها، آبیاری بسیاری از گونههای سازگار با فاضلاب و یا پساب، موجب بهبود کارایی مصرف آب نیز میگردد.
یکی از عواملی که ممکن است باعث کاهش زندهمانی و همچنین کند شدن رشد گیاهان در شرایط آبیاری با فاضلاب شود، شور شدن تدریجی خاک در اثر مصرف فاضلاب باشد (Batarseh et al., 2011). هر چند شوری پساب مصرف شده در این پژوهش 2350 میکروموس بر سانتیمتر بود، با این وجود به دلیل شور بودن خاک محل اجرای طرح، بویژه در عمق 90-60 سانتیمتری، این عامل بدون شک بر زندهمانی و رشد برخی از گونهها، بیتاثیر نبود. لذا کاشت گونههای مقاوم به شوری آب و خاک در اولویت کاشت در شرایط آبیاری با فاضلاب و پساب میباشند. بسیاری از گونههایی که در این آزمایش از موفقیت بالایی برخوردار بودند، از مقاومت بالا تا متوسط به شوری برخوردار هستند.
با بررسی ضریب قدکشیدگی گونههای مختلف در شرایط آبیاری با پساب، مشخص گردید که علی رغم پایین بودن سن درختان و کم بودن ضریب قدکشیدگی برای تمامی آنها، گونههای مختلف از شرایط بسیار متنوعی برخوردار بودند. سرو و کاج به عنوان دو گونه سوزنی برگ نسبت به سایر گونههای مورد آزمایش از ضریب قدکشیدگی بالایی برخوردار بودند، هرچند مقدار محاسبه شده از عدد 80 که نشان دهنده پایداری درختان میباشد، کمتر بود (اخوان و نمیرانیان، 1386). از عوامل موثری که موجب تفاوت در میزان ضریب قدکشیدگی گونههای پهنبرگ با سوزنی برگ میگردد، تفاوت در الگوی رشد آنها است. درختان پهنبرگ تاج گستردهتر و شاخههای قطورتری دارند که همگی در ضریب قدکشیدگی موثر است (اخوان و نمیرانیان، 1386). پایینترین ضریب قدکشیدگی مربوط به اکالیپتوس کامالدولنسیس و گز بود. پایین بودن ضریب قدکشیدگی در این دو گونه ناشی از رشد قطری و ارتفاعی بیشتر نسبت به سایر گونهها است، هر چند بیان شده است که گونههای تندرشد در مراحل اولیه رشد از ضریب قدکشیدگی بالایی برخوردار که با افزایش سن و ابعاد درخت، کاهش مییابد (اخوان و نمیرانیان، 1386). سایر گونهها از شرایط نسبتاً یکسانی برخوردار بوده و تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشتند. سرعت رشد بالا به دلیل وجود مواد غذایی کافی در فاضلاب و پساب مورد استفاده در آبیاری، عاملی است که می تواند بر ضریب قد کشیدگی اثر گذاشته و گیاهان را در برابر وزش بادهای شدید حساس نماید.
شکل1- دورنمایی از سازگاری و رشد گونههای چوبی آبیاری شده با پساب تصفیه خانه فاضلاب یزد در سال چهارم
شکل 2- استقرار و رشد کاج در محل تصفیه خانه فاضلاب یزد در سال پنجم
شکل3- استقرار و رشد هیبرید پده صنوبر در پایان سال دوم و قبل از حمله آفت چوبخوار صنوبر در محل تصفیه خانه فاضلاب یزد
نتیجه گیری و جمع بندی:
با وجود مقادیر قابل توجه از فاضلاب و پساب جمعآوری شده در بسیاری از مناطق شهری و روستایی کشور و همچنین وجود اراضی گسترده کم بازده در حواشی این مناطق و بویژه در حاشیه شهرها، بر استفاده از نتایج این تحقیق برای استفاده مجدد از ظرفیتهای ایجاد شده برای تولید محصولات کشاورزی و بویژه تولید اقتصادی چوب و سایر فراوردهها و همچنین بهبود شرایط زیست محیطی از طریق توسعه فضای سبز و ترسیب کربن تاکید میگردد. جمعآوری فاضلاب و تبدیل آنها به پساب برای کاهش آلودگی خاک (بوسیله آبیاری) دارای اولویت است. استفاده از گونههای چوبی مناسب که توانایی بالایی در برداشت عناصر سنگین از خاک را دارا بوده و همچنین از رشد سریع برخوردار باشند، به عنوان فیلترهای زیستی، هزینههای تصفیه فاضلاب را کاهش خواهند داد و در مقابل نیز با تولید چوب و فراوردههای جانبی، امکان بهرهبرداری اقتصادی را نیز میسر میسازند. توجیه متولیان امر به اختصاص فاضلاب و یا پسابهای تولید شده در نواحی شهری و صنعتی، به امر جنگلکاری با هدف بهبود شرایط زیست محیطی و کاستن از آلودگیهای ناشی از فعالیت بخشهای صنعتی مستقر در شهرها و یا حاشیه شهرها تحت عنوان نواحی صنعتی، ضرورت دارد. گونههای معرفی شده دارای ظرفیتهای متعدد و متنوعی در جهت تحمل شرایط سخت محیطی، ترسیب کربن، برداشت عناصر سنگین از خاک، زیبا شناختی و تولید چوب و فرآورده های جانبی هستند که بر حسب مورد باید به آنها توجه و استفاده نمود. تنوع گسترده شرایط اقلیمی، کیفیت خاک، کیفیت فاضلاب و پسابهای تولیدی نیز عواملی هستند که در انتخاب نوع گونه چوبی برای جنگلکاری باید مورد توجه قرار داد. دسترسی و تکثیر آسان گونه چوبی معرفی شده نیز از شاخصهای مهم در انتخاب گونه بوده که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. تمامی گونههای معرفی شده در دسترس بوده، تکثیر آنها راحت و عمدتاً از دیر زیستی بالایی برخوردار هستند. گونههایی که برای تولید چوب معرفی شده (گونههای تند رشد) به هرس کف بر و برداشت های مکرر پاسخ مثبت داده و این امکان را فراهم مینمایند تا در چندین دوره، نسبت به برداشت چوب اقدام نمود. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان اذعان نمود که گرچه تمامی گونههای کشت شده در شرایط آبیاری با پساب در ابتدا از زندهمانی بالا و رشد مناسبی برخوردار بودند، با این وجود پس از شش سال از شروع آزمایش و آبیاری درختان با پساب، مشخص گردید که تعدادی از آنها به دلایلی که ذکر شد، نتوانستند به حیات خود ادامه دهند. در این خصوص کاج با درصد زندمانی بالا (100 درصد) نسبت به سایر گونهها از اولویت برخوردار بود، هرچند گونه تندرشدی نیست و از ضریب قدکشیدگی بالایی برخوردار است که ممکن است در سنین بالاتر نیز از وضعیت مشابهی برخوردار باشد. به دلیل سرعت رشد بالا و عملکرد رویشی خوب و همچنین درصد زندهمانی به نسبت مناسب گونههایی چون اکالیپتوس کامالدولنسیس، اکالیپتوس میکروتکا، پده، سنجد تلخ، سنجد و عرعر، امکان بهرهگیری از آنها در جنگلکاری بوسیله آبیاری با پساب در شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک وجود دارد. فراهم نمودن شرایط برای زندهمانی بیشتر گز در مراحل اولیه استقرار، میتواند این گونه را به دلیل دارا بودن ویژگیهای رشد مناسب و مقاومت بالا به شوری آب و خاک به عنوان گونه برتر در شرایط آبیاری با فاضلاب و پسابها مطرح نماید. با توجه به نیاز آبی بالای هیبرید صنوبر و تحمل پایین آن به تنش خشکی، چندان مناسب برای مناطق خشک که احتمال وقوع تنش خشکی وجود دارد، نیست. هرچند ممکن است شرایط تنش شوری را که به عنوان یک عامل محدود کننده رشد گیاهان میباشد را به خوبی تحمل نماید. با معرفی گونههای چوبی مناسب برای جنگلکاری در حاشیه شهرها و نواحی صنعتی و از طریق آبیاری با فاضلاب و یا پساب های صنعتی و خانگی، متولیان امر می توانند با توجه به اهدافی که برای این امر منظور مینمایند (بهره برداری اقتصادی و یا زیست محیطی و یا چند منظوره)، از گونه مناسب استفاده نمایند. در صورت استفاده از گونه مناسب، ضمن بهره برداری بهینه از منابع آبی در دسترس (فاضلاب و یا پساب)، هزینههای کاشت و نگهداری نیز کاهش خواهد یافت.
تقدیر و تشکر:
از همکاری صمیمانه شرکت آب و فاضلاب یزد و همچنین مسئولین محترم تصفیه خانه فاضلاب شهر یزد، بویژه آقای مهندس سید وحید قلمانی به جهت فراهم نمودن امکانات لازم و بویژه آب و زمین قدردانی و تشکر به عمل می آید.
منابع:
- اخوان، رضا.، نمیرانیان، م.، 1386. بررسی ضریب قدکشیدگی پنج گونه مهم درختی در جنگلهای خزری ایران. جنگل و صنوبر ایران، 28(2): 180-165.
- چرکزی، آ.، روانبخش، ه.، امیری، م.، مقدسی، د.، 1395. بررسی ویژگیهای کمی و کیفی گونههای زربین (Cupressus sempervirens var. horizontalis) و کاج بروسیا (Pinus brutia) جنگلکاری شده در منطقه رامیان گلستان. نشریه پژوهشهای علوم و فن آوری چوب و جنگل،23(1): 21-1.
- سازمان مدیریت و برنامه ریزی.، 1371. مبـانی و ضـوابط طراحـی طرحهـای آبرسـانی شهری، نشریه شماره 3-117.
- شرکت آب و فاضلاب استان تهران .،1398. مشخصات کلی و اهداف کمی طرح فاضلاب تهران. https://ts.tpww.ir/fa
- راد م.ه، سردابی ح، سلطانی م و غلمانی س.و، 1393. سازگاری گونهها و جمعیتهای مختلف اکالیپتوس در شرایط آبیاری با پساب تصفیه خانه فاضلاب یزد. مجله آب و فاضلاب، 25(1): 85-94.
- راد، م.ه.، کنشلو، ه.، سلطانی، م.، زارع، م.، 1395. گزارش نهایی پروژه تحقیقاتی بررسی سازگاری و استقرار گونههای درختی غیر مثمر با استفاده از فاضلاب و توانمندی گونههای مختلف در ترسیب کربن و فلزات سنگین در استان یزد، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، 60 صفحه.
- صالحی، آ.، طبری، م.، محمدی، ج.، علی عرب، ع.ر.، 1387. اثر آبیاری با فاضلاب شهری بر خاک و رشد درختان کاج تهران. مجله تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، 16(2): 196-186.
- کلاگری، م.، صالحی شانجانی، پ.، بانج شفیعی، ش.، 1396. مقایسه رشد دو گونه صنوبر (Populus alba و Populus euphratica) و هیبرید بین آنها در عرصه شور و غیر شور. مجله پژوهشهای گیاهی، 30 (1): 185-173.
- Adler, A., Karacic, A. and Weih, M., 2008. Biomass allocation and nutrient use in fast-growing woody and herbaceous perennials used for phytoremediation. Plant and soil, 305(1-2): 189-206.
- Alcorn, P.J., Bauhus, J., Smith R.G.B., Thomas, D., James, R and Nicotra, A., 2008. Growth response following green crown pruning in plantation-grown Eucalyptus pilularis and Eucalyptus cloeziana. Canadian Journal of Forest Research, 38(4): 770-781.
- Al-Jamal, M.S., Sammis, T.W., Mexal, J.G., Picchioni, G.A. and Zachritz, W.H., 2002. A growth-irrigation scheduling model for waste water use in forest production. Agricultural Water Management, 56: 27-79.
- Ashfaq, M., Ali, S. and Hanif, M.A., 2009. Bioaccumulation of cobalt in silkworm (Bombyx mori L.) in relation to mulberry, soil and wastewater metal concentrations. Process Biochemistry. 44(10): 1179-1184.
- Batarseh, M.I., Rawajfeh, A., Ioannis, K.K. and Prodromos, K.H., 2011. Treated municipal wastewater irrigation impact on olive trees (Olea Europaea L.) at Al-Tafilah, Jordan. Water, Air, and Soil Pollution, 1;217(1-4): 185-96.
- Coleman, M. and Douglas, A., 2008. Coppice culture for biomass production in southeastern United States, Proceedings of the Short Rotation Crops International Conference; Bloomington, MN. Gen. Tech. Rep. NRS-P-31. Newtown Square, PA: U.S. Department of Agriculture, Forest Service, Northern Research Station, pp. 9-10.
- Din Ahmad, F., Ahmad, N., Rass Masood, K., Hussain, M., Faheem Malik, M and Qayyum, A., 2018. Phytoremediation of arsenic-contaminated soils by Eucalyptus camaldulensis, Terminalia arjuna and Salix tetrasperma. Journal of Applied Botany and Food Quality, 91: 8 – 13.
- Minhas, P.S., Yadav, R.K., Lal, K. and Chaturvedi, R.K., 2015. Effect of long-term irrigation with wastewater on growth, biomass production and water use by Eucalyptus (Eucalyptus tereticornism) planted at variable stocking density. Agricultural Water Management, 152: 151-160.
- Pandey, A., Singh, M., Srivasatava, R.K. and Vasudevan, P., 2011. Pollutant removal potential, growth and nutritional characteristics of short rotation woody crops in grey water vegetation filter system. Journal of Scientific and Industrial Research, 70: 610-615.
- Sarwar, A., Mahmood, Q., Bilal, M., Bhatti, Z.A., Pervez, A., Saqib, A.N.S., Khan, A.R. and Sultan, S., 2015. Investigation on Melia azedarach biomass for arsenic remediation from contaminated water. Desalination and Water Treatment, 53(6): 1632-1640.
- Stottmeister, U., Wiebner, A., Kuschk, P., Kappelmeyer, U., Kästner, M., Bederski, O., Müller, R.A. and Moormann, H., 2003. Effects of plants and microorganisms in constructed wetlands for wastewater treatment. Biotechnology advances, 22(1): 93-117.
- Wafaa, A. and Taisan, A., 2009. Suitability of using Phragmites australis and Tamarix aphylla as vegetation filters in industrial areas. American Journal of Environmental Sciences, 5(6): 740-747.
گروه: فضای سبز کلمات کلیدی: